پست خاطره ای
خادم الجواد
یکی از پست هایی که خیلی دوستش داشتم این پسته
چون شعرش همیشه ورد زبانم بود و تاثیرش حس می کردم
عنوان پست :

ای که هر دم دم ز حيدر مي زني بر یتیمان علی سر می زنی؟
شاهد اقبال در آغوش کیست؟
کیسه نان و رطب بر دوش کیست؟
کیست آن کس کز علی یادی کند؟
بر یتیمان من امدادی کند
دست گیرد کودکان درد را گرم سازد خانه های سرد را
ای جوانمردان جوانمردی چه شد ؟
شیوه رندی و شبگردی چه شد؟
شیعگی تنها نماز و روزه نیست
آب تنها در میان کوزه نیست
کاسه را پر کن ز آب معرفت
تا درو جوشد شراب معرفت
باده مما رزقناهم بنوش
ینفقون بنیوش و در انفاق کوش
هم بنوش و هم بنوشان زین سبو
لن تنالو البر حتی تنفقوا
مرحوم آغاسی
مرف
شعری از مرحوم شهریار:
برو ای گدای مسکین در خانه ی علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدارا
حرف بچه های خیریه:
مرو ای گدای مسکین به در سرای مولا
که علی خودش بکوبد در خانه ی گدارا
آرشیو نظرات (۵)
اجرتون با خود آقا
ای کاش مردم می فهمیدند دور و برشون جه خبره
یا علی
منظورتون از نوشتن این شعر چیه؟
ممنمون
دستتون درد نکنه فکر نمی کردم اماده بشه
انشاالله با یاری حق به کارتان با جدیت ادامه بدید
التماس دعا از همه بر و بچه های موسسه




