وبلاگ موسسه خیریه به آدرس زیر تغییر یافته است...

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

ان شاالله که امام جواد علیه السلام از همه ما راضی و خشنود باشند..

مطالب موسسه خیریه ازین به بعد روی وبلاگ زیر قرار خواهد گرفت.

http://javadolaemearak.blogfa.com

 

#شهادت_شهید_بابای_رو_تبریک_میگم

#التماس_دعا

یا علی مدد

نمایندگی مجاز ضامن آهو 6

 

گر آمدم به کوی تو چندان غریب نیست / چون من دراین دیار هزاران غریب هست

 

      

 

 

سلام

بابا رضای مهربانمانم دلم برای حضوری حرف زدن و خیره به گنبد طلایت شدن تنگ شده

 می دانم هرگاه که برایت مجازی نامه می نویسم به نامه هایم  نگاه میکنی .

سازمان هواشناسی  خبر می دهد به زودی سامانه ای جدید وارد خیریه مان می شود

به نام مهریار

این سامانه حاکی دل های ابری است که باران ندارند.

آقاجان مگر نمی دانید که ابر بی باران غریب عبور می کند

و زود  از خاطره ها پاک می شود.

 تنها چند روز مقرر تا آسمان دل های بی باران باقی نمانده است

آقا جان  دلم می خواهد بارانی ببارد و قلب مهریارمان را خیس خیس کند

 و قطره قطره روی چتر لحظه هایش رقص گیرد

و رشته رشته ی مویرگ های هوای آبادی مهریار مان را تر  کند

تا شاید شاخه های دعاهایی که خشک شده اند

 و بی بار مانده اند با نور ی ازسیاره ی عنایتان ،تر شود .

آقاجان

چشمهای ، گل های از یاد رفته ی پشت پنجره مان را طراوت بخشید

با چتر هایی که آواز می خوانند روبه رویشان

و برگ های خشک شان را سبز کنید با رقص باران ، برای باران اقامه ی نماز کنید آقا ....

 

 

 

توی قرآن خوانده ام یعقوب یادم داده است

دلبرت وقتی کنارت نیست کوری بهتر است

 

نامه هایم چشم هایت را اذیت می کند

درد و دل کردن برای تو حضوری بهتر است

 

شما رابه نشستن پای حرف های باران دعوت می کنیم

  

 

 

مهریار واژه ای آشناست که هر سال می آید با رنگ های مختلف که

هر رنگ می خواهد دردی را به تصویر بکشد . رنگ های مهریارمان

هر قدر هم آبی باشد ، نور که نداشته باشد تاریک است .

چراغ های خاموش مهریارمان با قدم های شما روشن می شود ....... .

ادامه ی سطر ها را تنها نگذارید.

قرارمان حوالی غربت

ساعتی مانده به سرزدن جوانه ی دل تنگی

ساعت بهار شدن مهریار  : شنبه 10 اسفند  1392

نشانی دل خانه ی مهریار :دانشگاه اراک  ساختمان گل گلاب

 

اولین نمایندگی مجاز ضامن آهو  ترم جدید


سلام ضامن آهو

در این دنیای مجازی، ما را گریزی نیست از اینکه مجازی با شما سخن بگوییم

و برایتان نامه بنویسیم. از ما قبول کن این درد و دل ها و این نامه های مجازی را.

 از ما قبول کن نیت حقیقی این نامه های مجازی را.

نامه هایی که شاید باری کم کند از کوله بار سنگین دلتنگیمان در این  هوای بارانی  و در این روز هایی که هوای خیریه مان

خراسانی است .

بچه ها در تکاپو هستند هر کسی به امید گوشه ای از نگاهتان قدمی برمیدارد

 و این کبوتر های خادمت دانه دانه چوبک ها را روی هم می ریزند تا دلی را آباد سازند

و نگاهی را به مهری، گرم  نگاه دارند .

 مهریار نزدیک است و خادم های حریمت دارند رنگ به رنگ و طرح به طرح و قدم به قدم نقش میزنند

 خانه جوادت را برای روزهای به یاد ماندنی اسفندماه

و آن هایی که پر از دردند قطره قطره درد هایشان از یاد می رود  با زمزمه ی نسیمی از حرمت که در هوای

دانشگاه  به استشمام می رسد .

آقاجان  نمایشگاهمان را

پر کن از دست هایی که شاید روزی از کنار سفره پر برکتت نمکی چشیدند

و  پرکن از قدمهایی که روزی  حاجی ورودی باب الجوادت بوده اند

و پرکن از نگاه هایی که آرزوی میهمانی سفره ی پربرکت مهمان خانه ات رادارند

ما فرزندان همیشه ناخلف بهترین بابا رضای دنیا  منتظریم

مهریار نزدیک است دوستان رضا 

دیدمت یک شب به دریا زل زدی

کاش دریای تو بودم دل به دریا می زدی

بدون شرح مهریار

 

بدون شرح مهریار

 

سلام

دوستان طی خبر هایی که از نتیجه جلسه به گوشمان رسیده

تا الان قرار بر این شده است  که نمایشگاه دارای غرفه های باشد از این قرار :

۱.جمع آوری جهیزیه

۲.غرفه خوراکی

۳.خطاطی و نقاشی (مینیاتور و طراحی )

۴.غرفه پل

۵.غرفه کتاب

۶.غرفه عیدونه

از جمله طرح های پیشنهاد ی

۱.ساختن  مستند مهریار

۲.غرفه حجاب

۳.زدن بنر در سطح شهر  اراک

۴.برگزاری  نمایشگاه بعد از دانشگاه مرکزی در دانشگاه سردشت

 و همچنین محل برگزاری نمایشگاه در دانشگاه مرکزی ساختمان گل گلاب است

غرفه ها به جای ساتن کاری هر سال قرار براین است که با چوب درست شود .

 

دوستان عزیز منتظر خبر های بعدی نمایشگاه باشید

البته  منتظر پیشنهاد ها و انتقادات  شما هستیم

یا علی

التماس دعا 

 

 

غرفه نقاشی و مینیاتور و خطاطی

 

و آموزش خطاطی و مینیاتور

از جمله طرح هایی است که دوستان

در نمایشگاه امسال پیشنهاد داده اند

البته لازم به ذکر است برگزاری کلاس های آموزشی

خطاطی و مینیاتور

مقدمانتش فراهم شده است

و کلاس خطاطی  ترم قبل تبلیغاتش انجام شد

متاسفانه متقاضی کم بود

دوستان   ما منتظر طرح ها  پیشنهاد های شما مثل همیشه هستیم

  

توجه !!!!!!

کلاس های مینیاتور و خطاطی با قیمتی خیلی کم تر از

خارج دانشگاه برگزار می شود

 

جهاز برون

 

خنده هایت بین شلوغی بازار گم می شود وسواست پیشنهاد فروشنده را رد می کند

یه کم روشن ترش رو ندارید ؟

آخه من سرویس آشپزخونه ام صورتی روشنه این به سرخابی می زنه یه کم

و تکان های سر فروشنده تو  را راهی مغازه های بعدی می کند ...

همین حوالی صدای گریه های کسی بین داد و بیداد های خانه گم می شود

دختره آبرویش پیش فامیل شوهرش میره

یعنی چی ندارم ؟

مگه بدون جهیزیه ام می شه ؟

و فریاد های تکراری «ندارم » «ندارم » می فهمی ؟

تو اینجا نشسته ای این سطرها را می خوانی و این «تصویر» این دو زندگی را از نگاهت می گذرانی

بگذار رنگ سرویس آشپزخانه ات کمی سیر و روشن شود

اما کسی آبرویش نرود ...

واقعا

آِیا

مردم باز با شنیدن و دیدن این صحنه ها باز هم لبخند می زنند ؟؟؟

 

جهاز برون

غرفه جمع آوری جهیزیه

یادش به خیر یه سال یه ظرف درست کردیم  بچه ها نیت می کردن

به نیت حاجت روایی یه تکه کاغذ از توی ظرف برمی داشتن

کاغذ هایی که روی هر کدوم یه  ظرف نوشته شده بود بیرون می آوردن

مثلا بشقاب ...نمکدون.... پارچ ...

هرکسی هر کدوم بهش می افتاد می تونست بخره  بیاره بزاره

رو جهیزیه ها

البته صندوق جمع آوری  پول هم بود

از همه ی دوستان خواهشمندیم اگر طرحی جدید دارن یا انتقادی از غرفه جمع آوری جهیزیه

هست ما را  مطلع کنیدالبته جا داره بگم جمع آوری جهیزیه فقط مخصوص غرفه نمایشگاه

همیشه موسسه کمک های دوستان را پذیراست

منتظر نظراتتان  هستیم دوستان اگر خاطره ای در این باره دارن خوشحال میشیم

در قسمت نظرات بزارید که بچه های جدید خیریه استفاده کنند 

یا علی

 

 میگن طرف دستش تو کار خیره ،

آدم خوبیه !

کار خیر هم که کم نیست پس چرا می گن آدم خوب کم پیدا میشه ؟؟؟؟؟؟؟!!!

شاید آدم خوبا هنوز دستشون به کار خیر نرسیده

شاید اصلا کار خیر و خیریه را نمی شناسن ....ندیدن ....نشنیدن

ولی آدم های خوبی هستن

از بین این آدم خوبا بعضی ها هستن که هنوز خبر ندارن

ممکنه توی یه دانشگاه ،محل تحصیل جایی که همه به خیلی از چیز ها فکر میکنن ، یه خیریه هم باشه ...

جایی که خیلی ها خودشون و خانوادشون برای همیشه بیمه تضمینی کردن ..........

(بیمه امام جواد(ع) )

یا اینکه خیلی ها کارت اهداء عضو گرفتن  ............(آدم از فرداش خبر نداره )

یا خیلی ها هم هستن که قبل از شروع سال جدید

با جمع آوری جهیزیه یه عروس داماد خونه بخت می فرستن ...

الان با خودتون میگید آدم خوب بودن کار پول  دار هاست

اما توی خیریه ما آدم هایی هستن که با دست خالی  کار می کنن

اونا پول ندارن اما وجودشون گرما بخش خانه کوچک ماست ....



سلام

خسته نباشید

امیدوارم همه ی اون هایی که این مدت امتحان داشتن سربلند و پیروز باشن

در این مدت تصمیم گرفتیم ان شاالله از این هفته تا مهریار هر هفته به یکی از  فعالیت های خیریه بپردازیم .

 که عموما غرفه های نمایشگاه سال های پیش نیز به این موارد  اختصاص داشته  است

از شما دوستان خواهش میکنیم لطفا بدون اینکه خدای نکرده به کسی یا به مسئولین گذشته

توهین بشود .به نقد فعالیت ها بپردازید

و نظرات و پیشنهاد های خود را در مورد ادامه این فعالیت ها

و این که آیا در نمایشگاه امسال غرفه ای با این نام باشد یا نباشد و اینکه چگونه باشد ،بفرمایید

ما هم ان شاالله در صورت تمایل مسئول موسسه  نتیجه نظرات عمومی در وبلاگ منتشر می کنیم

یا  به طور خصوصی خدمتشون اعلام میکنیم از هفته آینده پی گیر وبلاگ باشد .

منتظرتون هستیم


موسسه ی خیریه ی دانشجویی جوادالائمه (ع)

برحمتک التی وسعت کل شی ای هشتمین امام

همنوا می شویم با ناله های دل امام جواد(ع)


السلام علیک یا ابا الحسن یا علی بن موسی ایها الرضا یا بن رسول الله یا حجه الله

علی خلقه یا سیّد نا و مولانا انا توجّهنا و استشفعنا و توسّلنا بک الی الله و قدمناک

بین یدی حاجاتنا



سلام آقا جان

هیچ کس جز شما ،تا الان نشمرده است

 رقم فراوانی اشک هایی که با حسرت دیدن دوباره تصویر بی قاب عشق از دیده چکیدند و زمین گیر شدند؟

خـوش بـه حـال بچـه آهـويى كه تو

تـوى صـحـرا ضـامـن او بوده اى


پـس بـيـا! مـن بـچه آهـو مى شوم


این روزها

من محتاج نوازش های نورانی شما در لحظه نیایشم.


ضامن آهو، دل شکسته من    به پای بوس نگاهت، غریب می آید

             برات گشته به قلبم مُراد خواهی داد     چرا که ناله «امّن یُجیب» می آید.

 

 شهادت امام رضا (ع) به آقا امام جواد (َع) همه عاشقانش و خادمانش  به خصوص

بچه های جوادالائمه (ع)

تسلیت می گوییم

 

   خودت می دونی که دل ما با دل امام رضا یه جور دیگه است

امشب دل من آرام بگیر نیست .............


باز هم سیاه ها بی صاحب و گناهکارها بی جیره و مواجب اند؟ دلدارا! مگر سیاه رویان و گناه خویان دل ندارند؟

مگر دلتنگی فقط برای پاک دلان و دل‌قشنگ هاست؟

 


فکر ضریح و دست من،فکر سفر پر

مثل تمام قصه های کودکی باز

من هم شبیه آن کلاغ در به در پر

کنج فقس تنها و بی کس می نشینم

دستی که بگشاید دری وقت سحر پر

من مانده ام و تصویر تنها آرزویم....................


یا رضا

این حرم امن ضمان رضاست

گلــه آهو بـه امــان خداسـت

رانده مرا گرچه بعیــد و قریب

از تو بعید است امـــام قریب


نگارا! چه می شود پای ما بست تخت سلطانی شما شود؟

چه می شود که ما نیز از روی کرامت بی حد و

حصرتان، چند صباحی پایتخت نشین شما شویم

جز خانه ی تو رو به که آرد خورشید؟

غیر از حرم تو جا ندارد خورشید

شب ها که خیال خواب در سر دارد

سر بر حرم تو می گذارد خورشید

آی امام صحن انقلاب اسلامی من... آی رضای هر لحظه زندگانی من. من بی اندازه دلتنگم.

حالم از ندیدن ضریح عشق، زار تر از ابر بهار

خودت خوب می دانی که این اشک هایم هم از مهربانی توست ......

برحمتک التی وسعت کل شی ای هشتمین امام



یا نور من

نگاهم شفاف نیست

 بیا و لختی نور بپاش به چشمانم ....!!

امشب شام غریبان رضاست جهان را نگه دارید می خواهم پیاده شوم

یا رضا جان

وقتی که قرار است که کنار تو نباشم

بگذار زمان روی زمین بند نباشد

دوباره بیقرارم /امشب عنایتم کن / آقا اجابتم کن/ زده ام قید خودم را / بُکش و راحتم کن

بسم الله این شما و عنایتان این من و دستان خالی و دل پرُ

بار سنگین گناهان و دعاهایم .............

راستی دعاهایم

دعاهایم چه می شوند..............



حسن

گوشوارهء عرش است

که در کوچه روی خاک افتاد...


هنوز راه ندارد کسی به عالم تو

نسیم هم نرسیده به درک پرچم تو


نسیم پنجرهء وحی!  صبح زود بهشت

"اذا تنفس ِ" باران هوای شبنم تو


تو در نمازی و چون گوشواره می لرزد

شکوه عرش خدا، شانه های محکم تو

 

به رمز و راز سلیمان چگونه پی ببرم؟

به راز  عِزّةُ للّه  نقش خاتم تو


من از تو هیچ به غیر از همین نفهمیدم

که میهمان همه ماییم و میزبان همه تو


تو کربلای سکوتی و چارده قرن است

نشسته ایم سر سفرهء مُحرم تو


چقدر جملهء"احلی من العسل " زیباست

و سالهاست همین جمله است مرهم تو


هوای روضه ندارم ولی کسی انگار

میان دفتر من می نویسد از غم تو


گریز می زند از ماتمت به عاشورا

گریز می زند از کربلا به ماتم تو

 

فقط نه دست زمین دور مانده از حرمت

نسیم هم نرسیده به درک پرچم تو.

 (حمید رضا برقعی )