اینک دستم را بگیر...
آن روز که پشت پرده افشا گردد
سیمای گریم کرده رسوا گردد
تزویر و ریا نمایش ننگینی است
زشت است،اگر چه خوب،اجرا گردد!
سالهاست که درونم را از همه پنهان داشته ام
آنچه نخواسته ام کرده ام
آنچه نبوده ام وانمود کرده ام
آنچه به آن نمی اندیشیدم بر زبان آوردم
درونم را مخفی کردم و ظاهرم را آراستم
به اطرافیان نگریستم و آنچنان که آنان خواستند شدم
از ترس رسواشدن همرنگ جماعت شدم
اما ای مهربان!
ای رحیم!
تو می دانی ...تو باخبری
تواز دلم آگاهی و از خواسته ام باخبری
تو می دانی کیستم و چگونه ام
میدانی چه در نهان دارم و چه در اندیشه
میدانم که باخبری
میدانم که به آنچه در سینه دارم به پنهان و آشکارش آگاهی
میدانم که از قلبم با خبری،
که هیچ چیز در آسمان و زمین برتوپوشیده نیست
اگر گناه کردم و ظاهر آراستم،
اگر دل در ریا کردم و در ظاهر تواضع،
اگر در دل سوءظن بردم و در ظاهر اطمینان،
اگر در دل نفرین کردم و در ظاهر تحسین...
همه را میدانی
من که را فریب میدهم؟؟؟
از چه میگریزم؟؟؟
آنکه پاداش و عقاب میدهد تویی
تنها امید دنیا و آخرت تویی
بازگشت همه به سوی توست
عبادت زیبا و خالصانه در ظاهر،
ریاکاری در عبادت به چه درد دیگران می خورد
و تحسین دیگران به چه درد من می آید؟
من درونم را از که پنهان میکنم؟
چگونه به پنهان کاریم دل خوش کرده ام،
حال آنکه تو از آن آگاهی!...
لطیفا!مهربانا!
ای دریای مهر.
ای امید محض!
ای کرامت سرشار!
تو از دلم باخبری
اگر گناه کردم ،
اگر سر به نافرمانی نهادم،
اگر درونم را به زشتی آلودم و برون را آراسته گردانیدم..
اما همیشه و هماره چراغ مهرت در دلم روشن بوده و هست
همیشه عشقت در دلم موج افکنده و به ساحل دلم نشسته
و اگر برخلاف میلت رفتار کردم
از غفلت ونادانیم بوده...
اینک دستم را بگیر
می دانی که تو را می خوهم
می دانی که پناه گاهم تویی...
پس دستم را بگیر و یاریم کن...
برگرفته از(گناهکارامیدوار)
پی نوشت:
با سلام خدمت همه دوستان و همکاران محترم
ببخشید ازین که تو دوتا پست قبلی جواب نظراتتون رو ندادم. راستش خیلی سرم شلوغ بود. انشاالله به محض اینکه برسم جواب میدم.
یاعلی
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و هشتم مهر ۱۳۸۹ ساعت توسط خادم الجواد علیه السلام
|
