حسین (ع) بزرگترین روح الهی...
حسین بن علی یک روح بزرگ و یک روح مقدس است. اساسا روح که بزرگ شد تن به زحمت می افتد و روح که کوچک شد تن آسایش پیدا میکند....
روح کوچک به دنبال لقمه برای تن میرود اگرچه از راه دریوزگی و تملق و چاپلوسی باشد. روح کوچک دنبال پست و مقام میرود ولو با گرو گذاشتن ناموس باشد. روح کوچک تن به هر ذلت و بدبختی میدهد برای اینکه میخواهد در خانه اش فرش یا مبل داشته باشد، آسایش داشته باشد، خواب راحت داشته باشد.
اما روح بزرگ به تن نان جو می خوراند بعد هم بلندش میکند و میگوید شب زنده داری کن. روح بزرگ وقتی کوچکترین کوتاهی در وظیفه ی خودش میبیند به تن میگوید این سر را توی تنور ببر تا حرارت آن را احساس کنی و دیگر در کار یتیمان و بیوه زنان کوتاهی نکنی! روح بزرگ آرزو میکند که در راه هدفهای الهی و هدفهای بزرگ خودش کشته شود و وقتی فرقش شکافته می شود خدا را شکر میکند. روح وقتی که بزرگ شد ، خواه ناخواه باید در روز عاشورا سیصد زخم به بدنش وارد شود. آن تنی که در زیر سم اسبها لگدمال میشود جریمه ی یک روحیه بزرگ را میدهد. جریمه ی یک حماسه را میدهد ، جریمه ی حق پرستی را میدهد، جریمه ی روح شهید را میدهد.
وقتی روح بزرگ شد به تن میگوید من میخواهم به این خون ارزش بدهم. شهید به چه کسی میگویند؟ روزی چقدر آدم کشته میشوند؟چرا به آنها شهید نمی گویند؟ چرا دور کلمه ی شهید را هاله ای از قدس گرفته؟
چون شهید کسی است که یک روح بزرگ دارد ، روحی که هدف مقدس دارد ، کسی است که در راه عقیده کشته شده است ، کسی است که برای خودش کار نکرده است ، کسی است که در راه حق و حقیقت و فضیلت قدم برداشته است....
(حماسه حسینی.ص 33)
اللهم الرزقنا شهادة فی سبیل الحسین